
دانلود مقاله نقش رفتارهای دینی در بهداشت روانی با word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله نقش رفتارهای دینی در بهداشت روانی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله نقش رفتارهای دینی در بهداشت روانی با word
چکیده
اهمیت اخلاق
اخلاق و بهداشت روانى
اخلاق اجتماعى و بهداشت روانى
حسن خلق
پىآمدهاى حسن خلق
فروتنى
پىآمدهاى تکبر
خیرخواهى
پىآمدهاى حسد
اخلاق فردى و بهداشت روانى
توکل
پىآمدهاى مثبت توکل
زهد
پىآمدهاى مثبت زهد
صــبر
پىآمدهاى مثبت صبر
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله نقش رفتارهای دینی در بهداشت روانی با word
الف) فارسى و عربى
* قرآن کریم (ترجمه آیتاللّه مکارم شیرازى)
* نهج البلاغه (استاد شهیدى)
1 آمدى، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1366
2 ابن ابىالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیتاللّه مرعشى نجفى، 1404ق
3 ابن شعبه، حسن بن على، تحف العقول، قم، مؤسسه انتشارات اسلامى، 1404ق
4 جوادى آملى، عبداللّه، مراحل اخلاق در قرآن، مرکز نشر اسراء، 1377
5 دیلمى، احمد و مسعود آذربایجانى، اخلاق اسلامى، قم، انتشارات معارف، 1383
6 دیلمى، حسن بن ابىالحسن، ارشاد القلوب، قم، انتشارات شریف رضى، 1412ق
7 دیماتئو، رابین، روانشناسى سلامت، ترجمه: جمعى از مترجمان، تهران، سازمان سمت، 1378
8 شجاعى، محمدصادق، توکل به خدا: راهى به سوى حرمت خود و سلامت روان، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینى، 1383
9 صدوق، محمد بن على، الخصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق
10 صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1413ق
11 ، الامالى، قم، انتشارات دار الثقافه، 1414ق
12 ، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365
13 فیض کاشانى، محمد، المحجه البیضاء فى تهذیب الاحیاء، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بىتا
14 کراجکى، ابوالفتح، کنز الفوائد، قم، انتشارات دار الذخائر، 1410ق
15 کلینى، محمد بن یعقوب، اصول الکافى، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365
16 مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق
17 محمدى رىشهرى، محمد، منتخب میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخى، قم، انتشارات دار الحدیث، 1381
18 مصباح، محمدتقى، راهیان کوى دوست: شرح حدیث معراج، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینى، 1374
19 مطهرى، مرتضى، اسلام و مقتضیات زمان، قم، انتشارات صدرا، 1368
20 ، بیست گفتار، قم، انتشارات صدرا، 1358
21 ، حق و باطل، قم، انتشارات صدرا، 1367
22 ، سیرى در نهج البلاغه، قم، انتشارات صدرا، 1366
23 مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام على بن ابىطالب علیهالسلام، 1381
24 ، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1371
25 نراقى، مولى مهدى، علم اخلاق اسلامى، ترجمه: جلالالدین مجتبوى، تهران، انتشارات حکمت، 1377
26 نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آلالبیت لاحیاءالتراث، 1408ق
27 وود، جولیا، تى، ارتباطات میانفردى، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، تهران، انتشارات مهتاب، 1379
ب) منابع لاتین
28 Argyle M., Psychology and Religion, first ed., Rutledge,
چکیده
در بخش نخست این مقاله، رفتارهاى دینى را به عبادى و اخلاقى تقسیم کردیم و یادآور شدیم که ملاک غالبى این تقسیمبندى، آن است که رفتارهاى دینى یا در رابطه با خداست و یا در رابطه با خلق خدا. رفتارهاى نوع اول را عبادى و رفتارهایى از سنخ دوم را رفتارهاى اخلاقى نام نهادیم. در شماره پیشین نقش رفتارهاى عبادى را در بهداشت روانى کاویدیم و در این شماره، رفتارهاى اخلاقى و اهمیت آنها را در بهداشت روانى انسان بررسى مىکنیم. مسائل اخلاقى در پى بهبود بخشیدن به روابط انسان با هستى و خالق آن، رابطه با دیگران و ارتباط با خود هستند. افزون بر این، دستکم برخى صفات و رفتارهاى اخلاقى وجود دارد که باید آنها را جزو بیمارىهاى روانى به شمار آورد. همچنین اخلاق خوب در حقیقت، نقطه تعادل میان افراط و تفریط و سازگار با آفرینش خاص انسان هستند که مىتوانند به سازگارى و سلامت روانى او کمک کنند. وانگهى، اخلاق مىتواند به برخوردارى انسان از لذت در درازمدت بینجامد. سرانجام داشتن اخلاق حسنه، فرد را محبوب مردم مىکند و سبب مىشود فرد ارتباط مناسبترى با دیگران داشته باشد و از بهداشت روانى برخوردار گردد. در این نوشتار، با تقسیم مسائل اخلاقى به اجتماعى و فردى، هر کدام را جداگانه بازکاوى کردهایم. در قسمت اخلاق اجتماعى، با اشاره به اهمیت تعامل با دیگران در تأمین نیازها و در نتیجه، بهداشت روانى انسان، پىآمدهاى برخى صفات و رفتارهاى اخلاقى و اجتماعى همچون حسن خلق، فروتنى و خیرخواهى را برشمردهایم. در بخش اخلاق فردى نیز، نقش برخى صفات و رفتارهاى اخلاقى، مانند زهد، صبر و توکل را در بهداشت روانى بررسى کردهایم
اهمیت اخلاق
به گمان برخى آنچه براى دیندارى مهم است، داشتن باورهاى دینى و عمل به احکام عبادى و فقهى است و رفتارها و فضیلتهاى اخلاقى تنها حکم رنگ و لعاب را براى دیندارى دارند. گاهى براى دستکم گرفتن این گونه مسائل مىگویند این کار واجب نیست، بلکه اخلاقى است. در سنجش دیندارى نیز معمولاً به رفتارهاى عبادى و حضور در عبادتگاهها توجه مىشود و امور اخلاقى کمتر به عنوان مؤلفههایى از دیندارى در نظر مىآیند. اگر هم سخنى از امور اخلاقى به میان مىآید، به عنوان آثار و پىآمدهاى دیندارى است. تصور دیگرى که در این باره وجود دارد، آن است که «دین به ارتباط ما با خدا و انجام دادن آیینهاى مذهبى و رعایت امور حرام مربوط است و اخلاق درباره ارتباط با دیگران یا جامعه است، ولى باید گفت دین به رابطه ما با دیگران نیز کار دارد و این مسائل معمولاً بخشى اساسى از تکالیف دین را شکل مىدهند». (آرگیل، 2000م.، ص 167) در منابع اسلامى، اساسا بدون مسائل اخلاقى، دیندارى ناقص و تصورناپذیر است. در آموزههاى دینى براى به تصویر کشیدن فرد مؤمن، افزون بر مهم شمردن مسائل عبادى و ارتباط با خدا، توجه ویژهاى نیز به رعایت مسائل اخلاقى و ارتباط شایسته با دیگران شده است. به بیان دیگر، مؤمن واقعى باید هم با خدا و هم با خلق خدا رابطه شایستهاى داشته باشد. فردى که عبادتها را انجام مىدهد، ولى به مسائل اخلاقى و ارتباط درست با مردم در زندگى روزمره بىاعتناست، از دیدگاه دین نمىتواند مؤمن کامل به شمار آید
حتى به نظر مىرسد پیشوایان دینى در مقام ارائه معیارى براى تشخیص دینداران واقعى، به مسائل اخلاقى وزن بیشترى دادهاند. براى مثال، امام صادق علیهالسلام فرمود: «به رکوع و سجود طولانى افراد نگاه نکنید؛ زیرا چه بسا این اعمال براى آنان عادت شده باشد؛ به گونهاى که اگر آنها را ترک کنند، ناراحت مىشوند. در عوض، (براى تشخیص دینداریشان) به راستگویى و امانتدارى آنان نگاه کنید».77 از این سخن برمىآید که مسائل اخلاقى جزو دین هستند و نه رنگ و لعابى براى آن؛ به گونهاى که بدون آنها دیندارى تحقق نمىپذیرد. همچنین از این روایت برمىآید که مسائل اخلاقى معیار بهترى براى تشخیص دیندارى افراد هستند. بنابراین، در ارزیابى و سنجش دیندارى، نباید به رفتارهاى عبادى بسنده کرد، بلکه میزان پاىبندى شخص به رفتارهاى اخلاقى را نیز باید در نظر داشت
براى نشان دادن اهمیت بیشتر اخلاق، اشاره به دو حدیث از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله و امام على علیهالسلام مىتواند مفید باشد. در حدیث معروفى از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله آمده است: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من براى تکمیل کرامتهاى اخلاقى برانگیخته شدهام». (مجلسى، 1404، ج 67، ص 372) این حدیث نشان مىدهد که هدفهاى بعثت، در تکامل اخلاقى انسانها خلاصه مىشود. نیز در حدیثى از امیرالمؤمنین علیهالسلام مىخوانیم: «اگر امید و ایمانى به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ و انتظار ثواب و عقابى نمىداشتیم، شایسته بود به سراغ فضیلتهاى اخلاقى برویم؛ زیرا آنها راهنماى نجات و پیروزىاند».78 این سخن نشان مىدهد اخلاق نهتنها براى مسائل آخرتى و رسیدن به بهشت و ترس از جهنم، بلکه براى آسایش در زندگى این جهانى نیز لازم است. اساسا آرامش در زندگى، در پرتو التزام به فضیلتهاى اخلاقى ممکن است و بدون آنها حتى در زندگانى روزمره دچار گرفتارى و ناراحتى خواهیم بود. برخى گمان مىکنند که نتیجه احکام دینى را تنها در آخرت باید جست و دین تنها سعادت اخروى انسان را تأمین مىکند؛ در حالى که اگر انسان بخواهد در زندگى دنیایى نیز آسوده باشد و دور از نگرانىها و اضطرابهاى ویرانگر به سر ببرد، راهى جز مبارزه با آلودگىها و پاکسازى دل از خوهاى پلید ندارد. خوىهایى همچون خوشرویى، فروتنى، قناعت، اخلاص، بلندهمتى و; انسان را از دغدغههاى بىحاصل و پریشانىهاى بدفرجام مىرهاند، ولى رذائلى مانند غضب، خودخواهى، حرص، حسد، بخل، بدبینى، بدخواهى و آلودگىهاى روحى او را در غل و زنجیر گرفتار مىکند؛ یعنى همین دنیاى او را که مىتواند در پرتو اخلاق و رفتار شایسته، به خوشى و آسایش بگذرد، به جهنمى سوزان و بىپایان تبدیل مىکند. هنگامى که قرآن کریم از پىآمدهاى ایمان و عمل صالح سخن مىگوید، هم سعادت در آخرت را وعده مىدهد و هم به حیات طیبه و زندگى پاکیزه براى مؤمنانى که اعمال شایسته انجام مىدهند، اشاره مىکند
در ادامه، با تقسیم مباحث اخلاقى به اخلاق اجتماعى و اخلاق فردى، در هر بخش، به برخى از زیرمجموعههاى آنها و نقش هر کدام در سلامت روانى مىپردازیم. پیشتر به نقش اخلاق به طور کلى در بهداشت روانى، اشاره مىکنیم
اخلاق و بهداشت روانى
1 مؤلفههاى بهداشت روانى را مىتوان در سه حوزه ارتباط با هستى و خالق، با خویشتن و با دیگران خلاصه کرد. مسائل اخلاقى نیز، بیشتر از روش درست این ارتباطات سهگانه بحث مىکند. مسائل اخلاقى در پى آن است که رفتار انسان را در این سه حوزه بهبود بخشند. در نتیجه، افزون بر زندگى اخروى که حیات واقعى است، موجب تأمین زندگى مطلوب و دور از اضطراب روانى براى انسان در زندگى این جهانى شوند. به بیان دیگر، فروتنى، همنشینى نیکو با دیگران، سادهزیستى و قناعت در زندگى، توکل بر خدا، احساس عزت نفس و به طور کلى همه فضیلتهاى اخلاقى، تأمین سعادت انسان را در زندگانى دنیوى و اخروى هدف خود قرار دادهاند. قرآن در بیانى کوتاه و به طور کلى مىگوید کسانى سعادتمند هستند که خود را از آلودگىهاى اخلاقى پاک کنند.80 افزون بر این بیان کلى، در موارد جزئىتر نیز یادآور مىشود که سعادت واقعى انسان در گرو پاىبندى به مسائل اخلاقى است. براى مثال، درباره بخل چنین مىخوانیم: «آنها که از بخل و حرص خویشتن برکنار بمانند، رستگار و سعادتمند خواهند بود»
2 اساسا برخى صفات و رفتارهاى ضداخلاق را باید جزو بیمارىهاى روانى دانست و همانند بیمارىهاى دیگرى که در روانپزشکى و روانشناسى بالینى کاویده مىشوند، به پیشگیرى و درمان آنها همت گماشت. براى مثال، آیا مىتوان کسى را که آگاهانه به پذیرش حق و حقیقت تن درنمىدهد، سالم دانست؟ قرآن کریم در سوره بقره دیدگاه کافران را این گونه بیان مىکند: «چه آنان را از عذاب خدا بترسانى و چه نترسانى، کافران ایمان نخواهند آورد». به بیان دیگر، کافران کسانى هستند که لجاجت به خرج مىدهند و پیشتر اعلام موضع کردهاند. آنان به شنیدن حرف حق حاضر نیستند و در نتیجه، انگار قلب خود را مهر و موم کردهاند. نفاق و دورویى را نیز باید جزو بیمارىهاى روانى دانست. در ادامه همین آیات، این نوع افراد بیمار قلمداد شده و از ویژگىهاى مختلف شناختى و رفتارى آنان به تفصیل بحث شده است. در جاى دیگرى از قرآن، تعبیر بیمار در مورد کسانى به کار رفته است که در مقابل خواهشهاى جنسى خود تسلیم محض هستند. در این آیه، به همسران پیامبر دستور داده مىشود که با بیگانگان به گونهاى هوسانگیز سخن نگویند که بیماردلان در آنان طمع کنند. «تعبیر به بیماردل، تعبیر بسیار گویا و رسایى از این حقیقت است که غریزه جنسى در حد تعادل و مشروع عین سلامت است، اما هنگامى که از این حد بگذرد نوعى بیمارى خواهد بود. تا آنجا که گاه به سرحد جنون مىرسد که از آن به جنون جنسى تعبیر مىکنند و امروزه دانشمندان انواع و اقسامى از این بیمارى روانى را که بر اثر طغیان این غریزه و تن در دادن به انواع آلودگىهاى جنسى به وجود مىآید، در کتب خود شرح دادهاند». ( تفسیر نمونه، ج17، ص 289)
3 صفات و رفتارهاى مثبت اخلاقى در حقیقت، نقطه تعادل میان دو طرف افراط و تفریط و سازگار با خلقت خاص بشر هستند. این مسئله مىتواند به بهداشت و سلامت روانى فرد کمک کند؛ زیرا هم نیازهاى فرد را برآورده مىکند و هم آن را از لجام گسیختگى باز مىدارد؛ براى مثال، عالمان اخلاق معتقدند عفت و پاکدامنى یک صفت اخلاقى و به معناى تأمین متعادل نیاز جنسى است. دو سوى افراط و تفریط این طیف را نمىتوان به عنوان یک مسئله اخلاقى توصیه کرد. طرف تفریط این امر، خمودگى و ترک شهوت است که مطلوب دین نیست؛ زیرا برآورده نشدن نیازهاى طبیعى وغریزى در درازمدت به اختلالهاى روانى و سرانجام، به نابودى نسل انسان مىانجامد. از سوى دیگر، دامن زدن بیش از اندازه به این نیاز، انسان را از تأمین نیازهاى متعالى باز مىدارد و او را به سوى حیوانیت مىکشاند. قرآن هنگامى که از ویژگىهاى مؤمنان سخن مىگوید، مىفرماید: آنان کسانى هستند که پاکدامنى در پیش مىگیرند، ولى در مورد همسرانشان سرزنشى بر آنان نیست. کسانى متجاوز به حدود الهى شمرده مىشوند که راه دیگرى غیر از همسر و خانواده براى برآوردن نیازهاى جنسى خود برگزینند.82 در بیشتر مسائل اخلاقى دیگر نیز، چنین امرى حکمفرما است
4 اگر به مسائل اخلاقى ژرفتر بنگریم، درمىیابیم که چه بسا در کوتاهمدت جلو ارضاى برخى خواهشهاى نفسانى ما را بگیرند، ولى در واقع، زمینهاى براى لذت بلندمدت و پایدار فراهم مىآورند و ما را از پىآمدهاى ناگوار حفظ مىکنند. فرض کنید کسى خشمگین شده است و مىخواهد با برونریزى خشم، خود را ارضا کند و به دلیل شدت غضب، توجهى نیز به پىآمدهاى تلخ آن ندارد، ولى صبر و حلم که از صفات والاى اخلاقى هستند، او را از پرخاشگرى بر دیگران دور مىدارند. این خویشتندارى گرچه در آغاز دشوار مىنماید، ولى شیرینى آن در سالم ماندن از پشیمانى و پىآمدهاى ناگوار اِعمال خشم است. خواهشهاى ضداخلاقى دیگر نیز چنین وضعیتى دارند. در حدیثى از امام صادق علیهالسلامآمده است: «چه بسیار شکیبایى کوتاهمدتى که سبب شادى طولانى شده و چه بسیار لذت کوتاهمدتى که اندوه طولانى به بار آورده است»
5 انسان براى برآوردن بهداشت روانى خود در زندگى، نیازمند آن است که مورد علاقه و محبت دیگران قرار گیرد. به همین دلیل، کودکانى که از محبت والدین و دیگر بستگان محروم بودهاند، چه بسا در بزرگسالى به افرادى عقدهاى، پرخاشگر، گوشهگیر و به طور کلى، نابهنجار تبدیل شوند. یکى از کارکردهاى فضایل اخلاقى آن است که سبب مىشود محبت فرد در قلب دیگران جاى گیرد. ایمان و نیز عمل صالح که فضایل اخلاقى یکى از مصداقهاى کامل آن است، زمینهساز جلب محبت دیگران مىشود. قرآن در این باره مىگوید: «خداوندِ مهربان محبت کسانى را که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام مىدهند، در دل مردم قرار مىدهد».84 گرچه عمل صالح نیز رفتارهاى عبادى و اخلاقى را در بر مىگیرد، ولى به نظر مىرسد ارتباط فضایل اخلاقى با پدید آمدن محبت فرد در قلب دیگران مستقیمتر باشد. ایمان و عبادت، سبب گرایش فرد به رفتارهاى سودمند اجتماعى و خیر رساندن به بندگان خدا مىشود. در نتیجه، چنین فردى محبوب مردم قرار مىگیرد. البته او این کارها را براى رضاى خدا انجام مىدهد، ولى به هر حال نتیجه طبیعى این گونه کارها محبوبیت در میان مردم است. «ایمان و عمل صالح، جاذبه و کشش فوقالعادهاى دارد. اعتقاد به یگانگى خدا و دعوت پیامبران که بازتابش در روح و فکر و گفتار و کردار انسان به صورت اخلاق عالیه انسانى، تقوا و پاکى و درستى و امانت و شجاعت و ایثار و گذشت تجلى کند، همچون نیروهاى عظیم مغناطیس، کشنده و رباینده است. حتى افراد ناپاک و آلوده از پاکان لذت مىبرند و از ناپاکانى همچون خود متنفرند. به همین دلیل، هنگامى که مثلاً مىخواهند همسر یا شریکى انتخاب کنند، تأکید دارند که طرف آنها پاک و نجیب و امین و درستکار باشد. این طبیعى است و در حقیقت، نخستین پاداشى است که خدا به مؤمنان و صالحان مىدهد که دامنهاش از دنیا به سراى دیگر نیز کشیده مىشود. افراد پاک هنگامى که چشم از جهان مىبندند، دیدهها براى آنان گریان مىشود، هرچند به ظاهر، حقیر باشند و مقام اجتماعى نداشته باشند. همه مردم جاى آنها را خالى مىبینند، همه خود را در عزاى آنان شریک محسوب مىدارند». (مکارم، تفسیر نمونه، جلد 13، ص 144 ـ 145)
اخلاق اجتماعى و بهداشت روانى
پیشتر یادآور شدیم که یکى از مؤلفههاى مهم بهداشت روانى، داشتن ارتباط مناسب با دیگران است. انسان موجودى اجتماعى و به اصطلاح مدنىسرشت است و زندگى بدون ارتباط با دیگران برایش ناممکن و دستکم، بسیار زجرآور است. گرایش انسان به تعامل با دیگران دلایل زیادى دارد و برقرارى ارتباط، بسیارى از نیازهاى او را برطرف مىکند. آبراهام مزلو (1968م.) با اشاره به سلسله مراتب نیازها معتقد است پیش از نیازهاى انتزاعىتر، نخست باید نیازهاى اساسى انسان ارضا شود. در همه سطوح این سلسله مراتب، ارتباطها یکى از ابزارهاى اصلى و اولیه رفع نیازهاى انسان است
الف) نیازهاى جسمى
انسانها اساسا نیازمند زنده ماندن هستند و برقرارى ارتباط به رفع این نیاز آنان کمک مىکند. نوزادان براى زنده ماندن باید گرسنگى یا درد خود را به دیگران بفهمانند. انسان در طول رشد خود پیوسته براى بقا و رشد خویش نیازمند ارتباط است. او براى بازیافتن سلامتى، مشکلات خود را با پزشکان در میان مىگذارد. پژوهشها نشان مىدهند میان سلامت جسمى انسان و روابطش با دیگران، ارتباط نزدیکى وجود دارد. پژوهشگران مىگویند بیمارانِ مبتلا به التهاب مفاصل که از حمایت اجتماعى شدید برخوردارند، نشانههاى خفیفتر و عمر طولانىترى دارند
ب) نیاز به امنیت و آرامش
ارتباطها، نیاز انسان به امنیت و آرامش را نیز برطرف مىکند. وقتى کسى شما را تهدید مىکند، با مجریان قانون در میان مىگذارید. رسانهها نیز مردم را از خطرهاى مواد غذایى ناسالم آگاه مىسازند

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]